سرطان غده پاراتیروئید
تقریباً نادر هستند و در مواردیکه سطح کلسیم قبل عمل جراحی مقادیر بسیار بالا باشد یا در تصویربرداری شواهد تهاجم وجود داشته باشد یا حین عمل جراحی شواهد تهاجم مستقیم دیده شود، به سرطان پاراتیروئید مشکوک میشویم. درمان جراحی شامل برداشتن لوب تیروئید همان سمت در کنار برداشتن غده پاراتیروئید و نسج نرم اطراف آن و همچنین لنف نودهای ناحیه ای میباشد. در مواردیکه وجود سرطان در غده پاراتیروئید بعد از جراحی و در پاتولوژی مشخص میشود، نیازی به عمل جراحی مجدد نمی باشد. سطح هورمون پاراتیروئید و سطح کلسیم سرم در بیماران دچار سرطان پاراتیروئید، میتواند جهت پایش عود به کار رود. روش تکمیلی مؤثر رادیوتراپی یا شیمی درمانی در سرطان پاراتیروئید وجود ندارد. موارد عود با کنترل دارویی افزایش کلسیم سرم[1] و در کنار دارویی Cinacalcet درمان میشوند، اگر برداشتن جراحی مقدور میباشد، امکان جراحی هم وجود دارد.
پرکاری پاراتیروئید ثانویه بیشتر موارد چند غده ای[2] میباشد و حداقل جراحی برای آن شامل پاراتیروئیدکتومی سابتوتال (شامل برداشتن سه و نیم غده) میباشد. پاراتیروئیدکتومی کامل و کاشتن مقداری از غده در بدن بیمار[3] را برخی جراحان بیشتر میپسندند. نتایج منتشر شده در هر دو رویکرد یکسان بوده است. روش جدیدتری که برخی جراحان انجام میدهند، شامل انجام پاراتیروئیدکتومی کامل بدون کاشتن غده میباشد، استدلال این گروه آن است که بیشتر بیماران دارای نسوج پاراتیروئیدی باقی مانده ای در گردن هستند که به حفظ مقادیر نرمال کلسیم سرم کمک میکند. در بیماری ثانویه برداشتن غده تیموس از طریق گردن[4] به طور خاص، انجام میشود، علت این کار، وجود غده های تحتانی پاراتیروئید داخل یا نزدیک غده تیموس میباشد. همچنین باقی مانده های نسج پاراتیروئید هم ممکن است داخل یا نزدیک غده تیموس باشند.
رویکردهای جراحی برای پرکاری پاراتیروئید ثالثیه توسط یافته های حین جراحی هدایت میشود. این بیماری اغلب چند غده ای است و نیازمند جراحی به یکی از روش های پاراتیروئیدکتومی کامل (توتال) و کاشتن مقداری از غده[5] یا پاراتیروئیدکتومی سابتوتال میباشد.
جدیترین عارضه جراحی غده پاراتیروئید، آسیب به اعصاب راجعه حنجرهای[6] میباشد که بسیار نادر رخ میدهد. بالا ماندن ثابت و مقاوم سطح کلسیم سرم که به علت عدم یافتن آدنوما یا عدم یافتن غده های هایپرپلاستیک شده رخ میدهد. و همچنین بالا ماندن مقاوم و ثابت هورمون پاراتیروئید در 1% تا 5%، بیماران رخ میدهد. افزایش پاراتیروئید گذرا و زودهنگام بعد جراحی، گاهی به علت سرکوب مزمن قبل عمل باقی ماندۀ نسوج پاراتیروئیدی طبیعی رخ میدهد. بیماران با بیماری تثبیت شده استخوانی ریسک بیشتری جهت کمکاری پاراتیروئید زودهنگام دارند. کمکاری دائمی پاراتیروئیدها نادر است و در کمتر از 1% موارد رخ میدهد. درکنار اندازه گیری کلسیم، باید سطح فسفر هم بعد جراحی اندازه گیری شود. جراحی موفق به طور ویژه سبب اصلاح کمبود فسفات خون هم میشود. در سندرم استخوان گرسنه[7]، فسفر در کنار کلسیم توسط استخوان جذب میشود و سطح فسفر خون، پایین باقی ماند. این بیماران بعد عمل باید مکمل های کلسیم دار را تا زمان برطرف شدن سندرم، دریافت کنند.
در مواردیکه افزایش کلسیم مقاوم یا راجعه وجود دارد، باید بررسی های آزمایشگاهی جهت تأیید تشخیص پرکاری پاراتیروئیدها، تکرار شود. اسکن های هسته ای و تصویربرداری های آناتومیک نیز باید تکرار شوند. برخی موسسات، در مواردیکه روشهای تصویربرداری منفی باشند، از طریق ورید فمورال کاتتر به گردن و مدیاستین هدایت میکنند و مقدار PTH وریدی را در وریدهای گردن و مدیاستن ارزیابی میکنند تا محل بیماری مشخص شود. بیشتر موارد نسوج غیرطبیعی در گردن یافت میشوند. عمل جراحی مجدد گردن خطر آسیب به اعصاب راجعه حنجرهای و همچنین کمکاری دائمی پاراتیروئید را افزایش میدهد، غده های پاراتیروئید غیرطبیعی مدیاستنیال اغلب توسط روش های توراکوسکوپی یا روش های جراحی باز توراکس و مدیاستین انجام میشوند.
[1] - hypercal cemia
[2] - multiglandular
[3] - autotransplant
[4] - Cervical thymectomy
[5] - auto transplant
[6] - recurrent laryngeal nerve
[7] - hungry bone syndrome