کارسينوم مري
دو نوع هيستولوژيک کانسر مري وجود دارد:
کارسينوم سلول سنگفرشي
آدنوکارسينوم
تشخيص
هر دو نوع کانسر مري خود را با ديسفاژي به غذاهاي جامد و کاهش وزن را نشان ميدهد. اما در مورد آدنوکارسينوما تاريخچه اي از بيماري ريفلاکس مرتبط با آن وجود دارد. در هنگام تظاهر علائم، بيماران با آدنوکارسينوم معمولاً سالمتر هستند کمتر بيماري پيشرفته دارند (بهخصوص اگر تحت آندوسکوپي براي بيماري بارت قرار گرفته باشند). بيماران با کارسينوم سلول سنگفرشي تظاهرشان معمولاً با بيماري پيشرفته، کاهش وزن بيشتر و تاريخچه مصرف الکل و سيگار هستند.
اقدامات تشخيصي براي کانسري مري معمولاً براي تأييد تشخيص مرحله کانسر به کار ميرود. بهطور رايج اقدام تشخيصي اوليه باريم سوالو براي ارزيابي علت ديسفاژي است. باريم سوالو اولين مطالعه انجام شده است. معمولا تنگي با نقص جداري نامنظم را نشان ميدهد.
سيتياسکن ميتواند براي تعيين وسعت تومور و لنفنودهاي با ظاهر غيرطبيعي به کار رود. اگرچه، سيتياسکن به تنهايي براي اثبات تهاجم تومور به بافتهاي اطراف کافي نيست. چون افتراق بين واکنش التهابي موضعي و تهاجم تومور امکانپذير نيست. ارزيابي آندوسکوپيک براي تأييد هيستولوژيک سرطان مري، ضروري است. در بيماران با ديسپلازي بارت، پايش آندوسکوپيک يا بيوپسيهاي روتين براي شناسايي تغييرات زودهنگام بدخيمي کمککننده است. سونوگرافي آندوسکوپيک براي تعيين محل تهاجم تومور و تعيين موقعيت لنفنودهاي مشکوک اطراف براي انجام آسپيراسيون سوزني (FNA) به کار ميرود. براي تومورهايي که قسمت پروگزيمال و مياني مري را درگير کردهاند، برونکوسکوپي براي رد درگيري تراکئوبرونشيال کاربرد دارد. ترکيب سيتي و پتاسکن[1] براي شناسايي متاستار دوردست کمک ميکند. بهجز لنفنودها، ارگانهاي دوردست که بيشترين درگيري در بيماري متاستاتيک را دارند کبد و ريهها هستند.
مرحلهبندي.
روش کاربردي : افتراق بين مرحله زودهنگام (≥ مرحله IIa) از مراحل پيشرفته سرطان مري هست.
درمان جراحي
رزکسيون جراحي بهترين شانس براي درمان (Cure) سرطان مري است . فقط در مراحل ابتدايي (يعني توموري که لنفنود درگير ندارد يا توموري که با کموراديوتراپي قبل از جراحي، بهبود کامل نشان دهد) بقاي قابلتوجه بيشتر از 50درصد خواهد داشت.
جايگزينهاي مري
جايگزينهاي مري که براي بازسازي آن استفاده ميشود معده، کولون و ژژنوم هستند.
پروسيجرهاي جراحي
جراحي رزکشن مري هم از طريق توراکوتومي و هم از مسير هياتال قابل انجام است. نام اعمال جراحی : (ايور لوئيس) ، (مککوئن) و توراکوابدومينال چپ
نکته : اپروچ ترنس هياتال براي بيماريهاي موضعي محدود که ديستال مري را درگير کردند مناسب است.
درمان نئوادجوانت:
نکته :هدف از درمان نئوادجوانت؛ کاهش مرحله تومور و بهبود بقاي بيمار بعد از جراحي است.
اکثر پروتکلهاي کمورادياسيون نئوادجوانت شامل يک دوره 5 -فلوئوراسيل و سيسپلاتين با اشعه Gy 45 در طي 6 تا 7 هفته و بهدنبال آن جراحي در طي يک ماه پس از تکميل درمان، است.
درمان تسکيني
به منظور از بين بردن ديسفاژي و انسداد است.
ديلاتاسيون
بهبود سريع ديسفاژي ميتواند با استفاده از ديلاتورها يا بالون منبسطشونده ايجاد شود. اين تکنيکهاي ديلاتاسيون نسبتاً راحت هستند و در بيشتر بيمارستانها در دسترس ميباشند ولي طول اثر آنها معمولاً کوتاه است. خطر اصلي آن هم پرفوراسيون ميباشد.
استنتها
کارگزاري استنتهاي فلزي قابل باز شدن از طريق آندوسکوپي، جايگزين تبوبهاي پلاستيکي و غيرمنعطف براي درمان ضايعات مسدودکننده شدهاند. به سرعت باعث بهبودي ميشوند. عوارض آن شامل جابهجا شدن استنت، گير کردن غذا و پرفوراسيون است. استنتها براي تومورهاي مري مياني و ديستال کاربرد دارد. وقتي در مري ديستال کار گذاشته شود ميتواند با ريفلاکس قابل توجه همراه باشد.
درمان فوتوديناميک و ليزر
خطر بالاي پرفوراسيون دارد.
رادياسيون و کمورادياسيون
کموراديوتراپي ميتواند بسيار مؤثر، قابل تحمل در کاهش توده و بهبود ديسفاژي باشد. در مقايسه با ساير روشهاي تسکيني، محدوديت کمتر در مورد سايز يا محل تومور يا دسترس بودن متخصصين آندوسکوپي وجود دارد. عامل محدودکننده در کمورادياسيون، دوره تأخيري به مدت چند هفته براي دستيابي به نتيجه و ايجاد ناتواني سيستميک بر اثر شيميدرماني است. بهطور ايدئال، مراکزي که بيماران با پيشرفته مري را درمان ميکنند بايد در روشهاي تسکيني متعددي تخصص داشته باشند.
[1] - Whole Body PET /CT scan