غدد پاراتیروئید
آناتومی
غدد پاراتیروئید نرمال به شکل زرد قهوه ای، تخم مرغی شکل، چرب هستند و معمولاً در پشت تیروئید قرار دارند. هر غده معمولاً بین 30 تا 50 میلیگرم وزن دارد و در بزرگترین قطر حدود 5 میلیمتر میباشد. بیشتر بالغین چهار غده دارند، اگرچه 10 تا 15% ممکن است غدد اضافه تر با شکل طبیعی یا به شکل قطعات کوچکتر در مسیر تکاملی این غده در گردن یافت شود. غدد پاراتیروئید فوقانی از چهارمین شیار برانکیال منشاء میگیرند، در حالی که غدد پاراتیروئید تحتانی از سومین شیار برانکیال منشاء دارد و به صورت سری – دمی حرکت میکند تا به تیموس برسد. خونرسانی شریانی از شاخه های شریان تیروئیدی تحتانی و درناژ وریدی آن به ورید ژوگولار داخلی، ورید سابکلاوین و ورید بی نام میباشد. غدد فوقانی در سمت خلفی و کناری عصب راجعه حنجرهای قرار دارند و در موقعیت فوقانی نسبت به شریان تیروئیدی تحتانی واقع شدند. غدد پاروتیروئید تحتانی معمولاً در قدام و داخل عصب راجعه حنجرهای بین پل تحتانی تیروئید و ضلع فوقانی تیموس در لیگامان اتصال دهنده تیموس و تیروئید قرار دارد. هر کدام از غدد پاراتیروئید میتوانند موقعیت اکتوپیک هم داشته باشند. این موقعیت ها بهعلت تغییر در مسیر مهاجرت غده در طول دوره رشدونمو جنین هست، گرچه غدد تحتانی به علت مسیر مهاجرت طولانی تر، احتمال اکتوپیک بودن بیشتر دارند. موقعیت های نابجا در سایر مناطق مهاجرت وجود دارد و امکان همراهی این غدد نابجا با سایر ساختارهایی که از شیارهای برانکیال سوم و چهارم ایجاد میشوند، وجود دارد. محل های ممکن جهت وجود غدد نابجا عبارتند از غلاف کاروتید، داخل نسج تیروئید، پشت تراشه یا پشت مری و مدیاستین فوقانی . با بزرگ شدن پاتولوژیک غدد پاروتیروئید، غدد قهوهای تیره، سخت و با چربی کمتر میشوند.
فیزیولوژی و پاتوفیزیولوژی
در جراحی پاراتیروئید، جهت سنجش کفایت رزکسیون کامل غده، با اندازه گیری PTH حین عمل جراحی، می توان به کامل بودن عمل جراحی پی برد. PTH به نسبت کلسیم سرم بستگی دارد و این تنظیم دقیق با حلقه بازخوردی دقیق احساس، سریع و معکوس کنترل میشود. کاهش سطح کلسیم سرم سبب تحریک ترشح PTH میشود و افزایش سطح کلسیم سرم سبب کاهش ترشح PTH میشود. به هم خوردن تنظیم این سیستم بازخوردی با ترشح خودبخودی PTH سبب هایپرپاراتیروئیدی اولیه و ثالثیه خواهد شد. سایر تنظیم کننده های اصلی حفظ سطح کلسیم؛ ترشح کلسیم کلیوی، گردش کلسیم در استخوان، جذب کلسیم در رودهها و سطح ویتامین D میباشند، فاکتورهای ثانویه شامل منیزیوم و کلسیتونین می باشد. سطح منیزیوم سرم با سطح کلسیم سرم در نوسان است و این سطح با PTH، نسبت معکوس دارد. اما کاهش سطح منیزیوم شدید به صورت متناقض ترشح PTH را محدود می سازد. بنابراین در صورتی که با کاهش سطح کلسیم سرم، سطح منیزیوم هم کم باشد، باید اصلاح سطح منیزیوم صورت پذیرد. کلسیتونین توسط سلول های پارافولیکولار تیروئید ترشح میشود. سطوح بالای کلسیتونین خاصیت جذب دوبارۀ استئوکلاستهای استخوان را محدود میکند، اما نقش فیزیولوژیک کلسیتونین در حفظ جذب و دفع کلسیم مشخص نمی باشد و روی سطوح کلسیم سرم اثر واضح ندارد.
توجه : خلاصه اثرات PTH شامل افزایش دادن سطح کلسیم جهت رسیدن آن به مقادیر طبیعی میباشد. این امر به سه مکانیسم مشخص به دست می آید:
1- با اثر مستقیم برروی کلیه، سبب افزایش جذب کلسیم و افزایش دفع فسفات میشود.
2- به صورت مستقیم کلسیم را از استخوان حرکت داده و سبب تحریک فعال شدن استئوکلاستها در استخوان ها و بازجذب ثانویه استخوانها میشود.
3- به صورت غیر مستقیم در دستگاه گوارش سبب جذب کلسیم میشود. این کار با تحریک فعال شدن یک آلفاهیدروکسیلاز در افزایش تبدیل ویتامین D به 1 و 25 دی هیدروکسی کوله کلسی فرل موثر است و این متابولیت ویتامین D در دستگاه گوارش سبب افزایش جذب کلسیم خواهد شد.
ویتامین D، ویتامین محلول در چربی است و در سه مرحله ساخته میشود. پر ویتامین D در پوست با در معرض اشعه خورشید قرار گرفتن به کوله کلسی فرول تبدیل میشود. کوله کلسی فرول در کبد مورد 25 هیدروکسیلاسیون قرار میگیرد. هیدروکسیلاسیون در کلیه توسط یک آلفا هیدروکسیلاز، فعالترین شکل ویتامین را تولید میکند: 1 و 25 دی هیدروکسی – کوله کلسی فرول (25 (OH)2-D3 و 1) سطوح کم ویتامین D سبب افزایش ترشح PTH و افزایش فعالیت یک آلفاهیدروکسیلاسیون میشود. در هنگامی که سطوح طبیعی کلسیم وجود داشته باشد، کلسیم با بازخورد منفی سبب کاهش ترشحPTH میشود. 25 و 1 دی هیدروکسی ویتامین D اثرات مختصر مهاری بر PTH دارد، اما ترشح PTH به سطوح سرمی فسفات ارتباطی ندارد.