هیپراسپلنیسم همراه سایر بیماری ­ها
سیتوپنی ناشی از افزایش احتباس سلول­ها در طحال، افزایش تخریب سلول­ها توسط طحال یا تولید آنتی ­بادی­ ها در طحال که منجر به افزایش احتباس و تخریب سلول­ ها می­شود، می ­باشد. اسمیر خون محیطی ممکن است سیتوپنی، ترومبوسیتوپنی مجزا، آنمی یا لوکوپنی نشان دهد. در هر حال اکثر موارد هیپراسپلنیسم پان­سیتوپنی دارند. مغز استخوان معمولاً هیپرپلاستیک است. در میلوفیبروز، در مغز استخوان رسوب کلاژن وجود دارد.
در بیماران دچار اسپلنومگالی، احتباس گلبول قرمز و پلاکت هر دو اتفاق می­افتد. زمان انتقال گلبول قرمز
نکته : اسپلنکتومی زمانی برای هیپراسپلنیسم اندیکاسیون دارد که مقدار پلاکت­ها کمتر از 50 هزار و شواهدی از خونریزی وجود دارد، یا اگر تعداد نوتروفیل­ ها کمتر از 2000 و همراه یا بدون عفونت­ های راجعه مکرر باشد و یا آنمی که نیاز به تزریق خون دارد.
 در هیپراسپلنیسم ثانویه، قبل از تصمیم گرفتن برای اسپلنکتومی باید بیماری زمینه ­ای درمان گردد. در میلوفیبروز همراه متاپلازی میلوئید همانند سایر موارد خونسازی ­های خارج مغز استخوان[1] اسپلنکتومی زمانی اندیکاسیون پیدا می­کند که شواهد کلینیکی ثابت کند که جداسازی و  تخریب گلبول­های قرمز در طحال بزرگ شده بر خونسازی جبرانی آن غلبه پیدا کرده است.
در انواع خوش­خیم اسپلنومگالی انفیلتراتیو (مثل بیماری گوشه که یک اختلال اتوزومال مغلوب است و سبب تجمع غیرطبیعی گلوکوسروبرزیدها در سلول­ های رتیکولواندوتلیال می ­گردد)، اسپلنکتومی پارسیلی و آمبولیزاسیون طحالی به جای اسپلنکتومی برای درمان هیپراسپیلنیسم و احساس ناراحتی شکمی که بعلت اسپلنومگالی شدید ایجاد شده، بکار می­رود.
انجام آمبولیزاسیون نسبی[2] شریان طحالی بعلت استعداد ایجاد عوارضی مثل انفارکتوس و آبسه طحال، محدود شده است.
توجه :  در سندرم فلتی (Felty) که یک اختلال نادر همراه با آرتریت روماتوئید است و با زخم­ های پا یا عفونت­ های مزمن دیگر، اسپلنومگالی و نوتروپنی همراه است. انجام اسپلنکتومی بدلیل مشخص نبودن نتیجه آن مورد بحث است. اسپلنکتومی در سندرم فلتی معمولاً زمانی انجام می­شود که عفونت­ های مکرر شدید یا زخم­ های علاج­ ناپذیر رخ داده باشد.
هیپر اسپلنیسم همراه با اسپلنومگالی احتقانی که در نتیجه نارسایی کبدی و هیپرتانسیون پورت ایجاد می­شود بیشتر نیازمند درمان هیپرتانسیون است تا اسپلنکتومی.
رادیاسیون خارجی درگروه اندکی از بیماران سیروزی که دچار هیپراسپنیسم و اسپلنومگالی هستند انجام می­شود و سبب بهبود درد و سیتوپنی می­شود.
در اکثر موارد هیپراسپلنیسم ثانویه، اسپلنکتومی نمی­تواند کاملاً سیتوپنی را کم کند. هر چند پس از عمل ممکن است افزایش قابل­ توجهی در تعداد پلاکت­ ها رخ بدهد که امکان دارد همراه ترومبوز و ترومبوآمبولی به ­خصوص در بیماران دچار میلوفیبروز باشد. ترومبوز ورید پورت و ورید طحالی هم مانند ترومبوز وریدهای عمقی در اندام تحتانی ممکن است پیشرفت کند به­ خصوص اگر بعد از عمل ترومبوسیتوز وجود داشته باشد. بنابراین مانیتورینگ دقیق پلاکت­ها پس از عمل کاری اساسی است تا اگر نیاز به درمان ضدپلاکتی باشد شروع شود. هیدروکسی اوره درمان انتخابی است برای زمانی که پس از اسپلنکتومی ترومبوسیتوز قابل توجهی ایجاد شده است.

[1] - eytromedallary hemotopoesis
[2] - Partial



​بدخیمی ­های هماتولوژیک
اگرچه اسپلنکتومی در لوسمی حاد اندیکاسیون ندارد ولی در بعضی از انواع لوسمی مزمن انجام می­شود. در گذشته نزدیک اعتقادبراین بود که اسپلنکتومی مهمترین اقدام درمانی در مراحل اولیه درمان لوسمی hairy-cell می­باشد، که فرمی از لوسمی مزمن است که به آهستگی پیشرفت می­کند. در حال­ حاضر اسپلنکتومی برای تسکین سیتوپنی و علائم اسپلنومگالی حفظ می­شود و از اینتروفرون آلفا و دی­اکسی­ کوفورمایسین برای خط اول درمان استفاده می­گردد. اگرچه اسپلنکتومی از نظر تاریخچه ­ای بعنوان قسمتی از لاپاراتومی تعیین مرحله[1] بیماری بطور مکرر انجام می­شد ولی در حال­ حاضر بندرت در بیماری هوچکین از آن استفاده می­شود که بعلت پیشرفت تکنولوژی­ های تصویرنگاری و درمان­ های بهتر سیستمیک است. اسپلنکتومی در لنفوم نان هوچکین بجز در بیماران دچار لنفوم اولیه طحالی یا اسپلنومگالی شدید علامتدار یا هیپراسپلنیسم، بندرت اندیکاسیون دارد.

[1] - Staging laparatomy