عوارض و فواید اعمال جراحي بارياتريک
عوارض زودرس
نشت آناستوموتيک
نکته : درد شکمي، تاکيکاردي غيرقابل توجيه، تاکيپنه و هيپوکسي بايد شک به نشت را برانگيزد.
خروجي غيرطبيعي از درن تعبيه شده در آناستوموز در زمان جراحي هم همچنين نشانهاي بسيار حاکي از نشت است. تصويربرداري بلافاصله با تصويربرداري گوارشي فوقاني يا سيتي شکمي با کنتراست خوراکي ميتواند به تشخيص منجر شود. درمان محافظهکارانه با آنتيبيوتيکهاي داخل وريدي، درناژ زيرجلدي (استنت آندوسکوپيک براي نشت اسليو) و تعذيه وريدي در بيمار پايدار به لحاظ هموديناميکي، يک گزينه است. اگر اين روش ناموفق باشد يا بيمار به لحاظ باليني ناپيدار باشد، اکسپلور جراحي فوري، درناژ و ترميم (در صورت امکان) انجام ميشود.
خونريزی بعد از عمل جراحی
نکته :بيماران با خونريزي ممکن است دچار تاکيکاردي، کاهش در سطح هموگلوبين، هماتمز يا ملنا شوند.
بيماران دچار خونريزي چشمگير بعد از عمل جراحي که در طي چند ساعت اول بعد از عمل جراحي رخ ميدهد، نياز به اکسپلور جراحي دارند. در بعضي موارد، تشخيص بعد از 24 ساعت به دست ميآيد و اگر که بيمار به لحاظ هموديناميک پايدار باشد، درمان غيرجراحي گزينه درماني است. خونريزي بعد از عمل جراحي گاسترکتومي اسليو، شيوع کمتري نسبت به بايپس گاستريک (5/0درصد) داشته و اکثراً از نوع خونريزياي است که در حفره شکمي رخ ميدهد.
عوارض ديررس
اختلالات تغذيهای
کمبود آهن شايعترين مورد است که تا 50درصد بيماران بايپس گاستريک را درگير ميکند.
کمبود ويتامين B12 شايعترين کمبود بعدي است. اين کمبود ميتواند علائم نورولوژيک و آنمي مگالوبلاستيک ايجاد کند.
جذب کلسيم در بيماران بايپس کاهش پيدا ميکند و مکمل منظم کلسيم و ويتامين D براي جلوگيري از استئوپروز و استئومالاسي ضروري است.
توجه : به خاطر امکان ايجاد اختلالات تغذيهاي جدي، بيماران بارياتريک نياز به پيگيري مادامالعمر دارند. چنين مراقبتي معمولاً شامل ويزيتهاي ساليانه براي بررسي پايبندي به توصيههاي تغذيهاي و اندازهگيري ويتامينهاي A، B12 ، D، E، تيامين، فولات، کلسيم و پرهآلبومين ميشود.
زخم مارژينال
زخمي که در سمت ژژنال گاستروژژنوستومي رخ ميدهد، زخم مارژينال ناميده ميشود. استعمال دخانيات و استفاده از داروهاي ضدالتهابي غيراستروئيدي يا استروئيدها مثل پردنيزون ميتواند در ايجاد اين وضعيت دخيل باشد. آندوسکوپي فوقاني تشخيص را به دست ميدهد و درمان متشکل از محافظت مخاط گوارشي با مهارکنندههاي پمپ پروتون و سوکرالفات است. استراحت کامل روده با تغذيه غيررودهاي گاهي ضروري است. اگر که زخم به درمان محافظهکارانه مقاومت نشان دهد، اصلاح گاستروژژنوستومي ممکن است ضروري باشد.
تنگی
با بايپس، تنگيها در آناستوموز گاستروژژنال (اتصال بالايي روده کوچک به پاچ معدهاي) رخ ميدهند. بيماران اسليو ميتوانند هر جايي در طول معده منگنه شده، تنگي داشته باشد. تنگي در طي 3 ماه اول بعد از جراحي رخ ميدهد. معمولاً، بيمار از اين شکايت ميکند که رژيم غذايي خود را فراتر از مايعات نميتواند ببرد. آنها ممکن است اپيزودهاي مکرر استفراغ يا رفلاکس/رگورژيتاسيون شبانه داشته باشند. آندوسکوپي فوقاني، روش تشخيصي انتخابي است. اگر که تنگي وجود داشته باشد، ديلاتاسيون پنوماتيک بالوني ناحيه مبتلا را در بايپس گاستريک و گاسترکتومي اسليو باز ميکند. ديلاتاسيونهاي متعدد گاهياوقات ضروري هستند.
فتق داخلی
اکسپلور جراحي مورد نياز است بهجاي اينکه آن بهصورت محافظهکارانه بهعنوان انسداد ناقص روده باريک درمان شود. مکرراً، اين بيمار تحت تصويربرداري سريال روده باريک و/يا سيتياسکن قرار ميگيرند. اين تصاوير در درصد بالايي از موارد ميتوانند طبيعي باشند و بنابراين لاپاروسکوپي تشخيصي براي تشخيص و ترميم نقص ضروري است.
انسداد بازوی بيليو پانکراتيک
انسداد بازوي بيليو پانکراتيک ميتواند به خاطر التهاب در ژژنوژژنوستومي رخ دهد. اين عارضه در طي يک ماه بعد از عمل جراحي رخ ميدهد و منجر به تجمع صفرا و ترشحات پانکراتيک در بازوي آوران و باقيمانده معده ميشود. بيماران از درد شکمي، تهوع و استفراغ غيرصفراوي شکايت ميکنند. دکمپرس کردن باقيمانده معده از طريق تعبيه لوله گاستروستومي زيرجلدي باعث آرام شدن بيمار شده و لوله تا رفع التهاب و باز شدن مجدد ژژنوژژنوستومي باقي ميماند.
کوله ليتيازيس
حدود يکسوم بيماران چاق دچار سنگ کيسه صفرا (کولهليتيازيس) در طي کاهش وزن سريع متعاقب جراحي بايپس گاستريک ميشوند. خطر اين مشکل در اعمال جراحي محدودکننده کمتر است. اين آمار منجر به تجويز روتين اسيد اورسودئوکسي کوليک 300 ميليگرم، 2 بار در روز براي 6 ماه بعد از عمل جراحي شده است. هرچند غربالگري براي سنگ کيسه صفرا با سونوگرافي براي همه بيماران انجام نميشود، بعضي جراحان در هنگام عمل اوليه، اگر که بيمار از قبل کولهليتيازيس شناخته شده يا علائم کوليک صفراوي داشته باشد. کولهسيستکتومي هم انجام ميدهند.
عوارض باند قابل تنظيم معده
عوارض باند قابل تنظيم معده شامل سر خوردن باند و اروزيون ميشود. سر خوردن باند که معمولاً بهصورت عارضه ديررس رخ ميدهد منجر به حرکت کردن معده ديستال از داخل باند ميشود و باعث تشکيل يک پاچ پروگزيمال بزرگ ميشود. غذا ميتواند در اين ناحيه باقي بماند و باعث تهوع و استفراغ شود. درمان اوليه شامل خالي کردن کامل بادِ باند ميشود. گاهي، پرولاپس يا ديلاتاسيون رفع ميشود و باند ميتواند به آهستگي مجدداً باد شود. کاهش پرولاپس به شيوه جراحي با تنظيم موقعيت مجدد يا تعبيه باند اغلب ضروري است.
اروزيون باند به داخل معده، عارضه طولاني مدت نسبتاً نادري است . بيماران ماهها تا سالها بعد از عمل جراحي مراجعه ميکنند. بعضي ممکن است متوجه از دست رفتن محدوديت در خوردن شوند. سايرين ناگهان دچار عفونت يا تجمع مايع در محل پورت ميشوند. مطالعه کنتراست سوآلو معمولاً باعث تشخيص ميشود. آندوسکوپي تشخيص را تأييد ميکند. بيماران با اروزيون معمولاً نياز به اکسپلور جراحي، برداشتن باند قابل تنظيم و بستن هر گونه ورودي دارند. گاهي، باند دچار اروزيون شده، ميتواند با استفاده از آندوسکوپي فوقاني برداشته شود. به خاطر عوارض ديررس متعدد و ناتواني در کاهش وزن، بسياري از باندها برداشته شده و بيماران تحت جراحي بارياتريک ثانويه مثل بايپس گاستريک يا گاسترکتومي اسليو قرار گرفتهاند.
فوايد اعمال جراحی بارياتريک
درمان جراحي چاقي وضعيتهاي کوموربيد را بهبود ميبخشد، مرگومير را کاهش ميکند و در نهايت هزينههاي مراقبتهاي سلامت را ميکاهد. در متاآناليزي جراحي کاهش وزن، ديابت را در 76درصد بيماران حل کرده بود، هايپرتنشن در 7/61درصد بيماران رفع شده بود، آپنه انسدادي خواب در 7/85درصد مرتفع شده بود و سطوح کلسترول بالا در بيش از 70درصد بيماران کاهش يافته بود.