کنسر پستان
اولین نشانۀ کنسر پستان معمولاً یافته غیرطبیعی در ماموگرافی است. با رشد کنسر پستان، توده قابل لمس ایجاد می­شود. که اغلب سفت و نامنظم است. سایر علایم عبارتند از ضخیم شدگی تورم، ناراحتی پوستی یا dimpling (تورفتگی). تغییرات نیپل ناشی از کنسر شامل پوسته ­ریزی و خشکی، زخم، رزکشن (تورفتگی) یا  ترشح است.
در بیشتر موارد کنسر پستان با علت نامشخص است، ولی ریسک فاکتورهای زیادی مثل فاکتورهای هورمونی، محیطی، و نحوۀ زندگی شناسایی شده ­اند. حدود 10% از کنسرها زمینه ژنتیکی دارند. حدود 1% از موارد برست کنسر در آقایان شناسایی شده است.

نوع هیستولوژیک کنسر پستان:
1-کارسینوم داکتال درجا (DCIS) که به نام کارسینوم اینترا داکتال نیز شناخته شده است، فرم پیش تهاجمی کنسر داکتال است.نمای تیپیک DCIS در ماموگرافی، میکرو کلسیفیکاسیون است؛ به ­ندرت در ماموگرافی یا معاینه توده لمس می­شود. انواع هیستولوژیک DCIS عبارتند از: جامد Solid، صفحه غربالی Cribriform، میکرو پاپیلاری، و نوع کومدو. براساس گرید  هسته DCIS به3 گرید 1، 2 و 3 تقسیم می­شود. گرید 1 بهترین پیش آگهی را دارد. انواع کومدو و گرید بالا ریسک  بیشتری برای عود و تبدیل شدن به فرم کنسر مهاجم دارند.
2-کارسینوم داکتال انفیلتراتیو (Infiltrating ductal Carcinoma) در معاینه بالینی به­ صورت توده سفت نامنظم شناسایی می­شود. این توده­ ها در مقایسه باکانسرهای لبولار، با ماموگرافی و بررسی هیستولوژیک بهتر شناسایی می­شوند.

3-کارسینوم انفیلتراتیو لبولار اغلب به سختی با ماموگرافی و معاینه شناسایی می­شوند چون حدود نامشخصی دارند. میزان دو طرفه بودن و مولتی­سنتریک بودن اینها نیز بیشتر است.

4-کارسینوم توبولار، فرم کاملاً تمایز یافته ­ای از کاسینوم داکتال بعلت تشکیل توبول­ های کوچک که به­ صورت نامنظم قرار گرفته­ اند و هرکدام با یک لایه از سلول­های یک شکل پوشیده شده­ اند به این نام نامیده می­شود. این ساب تایپ در خانم ­های جوانتر نسبت به سن متوسط بیماران مبتلا به کانسر برست دیده می­شود. پروگنوز این نوع از سایر انواع کانسر داکتال بهتر است.

 5-کارسینوم مدولاری، ساب­تایپ دیگری از کارسینوم داکتال است. در این  نوع تهاجم وسیع سلول­ های کوچک لنفوسیت داخل تومور دیده  می­شود و نسبت به فرم توبولار کمتر تمایز یافته هستند. کنسر توبولار پستان، در بدو تشخیص، توده های بزرگ سریعاً رشد یابنده هستند که اغلب با  DCIS همراهی دارند. به­ ندرت به غدد لنفاوی ناحیه­ ای متاستاز می­دهد و پروگنوز بهتری نسبت به کنسر داکتال تیپیک دارد.

6-کارسینوم کلویید یا موسینوس، ساب تایپی از کارسینوم داکتال است . از نظر هیستولوژیک از تجمعات و رشته­ سلول­ های اپی­تلیال در زمینه ­ای از جنس موکوئید تشکیل شده است و به آرامی رشد می­کند و اغلب در خانم ­های مسن ایجاد می­شود. فرم خالص آن پیش ­آگهی نسبتاً خوبی دارد.

7-کارسینوم پاپیلری افتراق هیستولوژیک این ضایعات از پاپیلوم اینتراداکتال و ضایعات خوش­خیم پستان دشوار است. اغلب آنها کوچک هستند، و حتی وقتی به غدد لنفاوی ناحیه ­ای متاستاز دهند نیز پیش ­آگهی بهتری نسبت به کارسینوم داکتال دارند، زیرا سرعت رشد آهسته­ ای دارند.

8-کانسر التهابی با ادم پوست (پوست پرتقالی) و اریتم تظاهر می­یابد. ادم پوستی ثانویه به احتقان لنفاتیک پوستی ناشی از تجمع سلول­های بدخیمی که منشاء داکتال دارند، می­ باشد. کارسینوم التهابی پستان پیش آگهی ضعیفی دارد.

9-بیماری پاژه نیپل یک اختلال پوستی نیپل است، که می­تواند اگزودایتو و مرطوب باشد یاخشک همراه پوسته ­ریزی و اروژن (erosion)‌ باشد و یا فقط یک ناحیه ضخیم شدگی باشد. بیمار ممکن است در نیپل احساس خارش، سوزش یا درد باشد. با گذشت زمان ضایعه از نوک مجرا فراتر می­رود. از نظر هیستولوژیک، سلول­ های پاژه به داخل درم انفیلتره شده ­اند،که منشاء داکتال دارند، بزرگ و رنگ پریده هستند. هسته بزرگ و هستک برجسته و سیتوپلاسم فراوانی دارند. معمولاً ، نه همیشه همراه یک بدخیمی زمینه ­ای که در نیمی از موارد قابل لمس است می­باشند. می­تواند از DCIS یا کنسر تهاجمی منشاء بگیرد.
نکته : بیماری پاژه اغلب با التهاب پوستی ساده اشتباه  گرفته می­شود و مدت­های طولانی با پمادها و کرم­ها  تحت درمان قرارمی­گیرند و در این زمان کنسر پیشرفت می­کند. اگر ضایعه­ ای از نظر بالینی مشکوک به بیماری پاژه است، باید تحت بیوپسی نیپل قرار بگیرد.

مرحله ­بندی Staging:
شایعترین نواحی که برست کنسر به آنها متاستاز می­دهد عبارتند از: استخوان، ریه، کبد، و مغز. ریسک گسترش دور دست کنسر پستان بستگی به سایز تومور، درگیری غدد لنفاوی، و ویژگی­ های مولکولی مثبت بودن HER2، یا (Tripple Negative) بودن  و ارزیابی­ های بیومارکری ژنومیک دارد.
سایر موارد موثر در رفتار کانسر برست: وضعیت گیرنده­ های استروژن، ویژگی های هیستوپاتولوژیک تومور، و اندکس سیتوتیک HER-2/neu که انکوژنی است که  توسط بعضی از تومورها تولید می­شود و پروگنوز بدی را باعث می­شود و نیز احتمال پاسخ به  Herceptin، (یک آنتی­بادی مونوکلونال)  را مشخص می­کند.
نکته : وقتی ریسک متاستاز بیمار پایین باشد، (سایر تومور زیر 5 سانت، عدم وجود لنفادنوپاتی قابل لمس و  بی­علامت)، ارزیابی ­های پیشرفته نیازی  نیست. بیمارانی که بیماری پیشرفته ­تری دارند یا علایم سیستمیک نگران کننده دارند نیاز  به اقدامات ارزیابی پیشرفته ­تر (CT، اسکن استخوان، PET) قبل از جراحی دارند.
 
پیش ­آگهی:
مهمترین فاکتور تعیین پیش ­آگهی کنسر برست، مرحلۀ بیماری است . فاکتورهای مهمی که سروایوال بدون بیماری و سرایوال کلی را تعیین می­کنند عبارتند: وضعیت غدد لنفاوی آگزیلاری، وضعیت گیرنده HER2 و بررسی ژنومیک تومور.
پی­گیری:
برای پی­گیری بیماران برست کنسر باید  ماموگرافی دو طرفه 6  ماه بعد از پایان درمان پرتو درمانی به دنبال لامپکتومی انجام گیرد و سپس سالانه تکرار شود.  بعد از سونوگرافی، ماموگرافی پستان سمت مقابل باید  هر سال انجام گیرد. معاینه بالینی باید هر 3 تا 6ماه به مدت 3 سال و سپس سالانه انجام گیرد. اقدامات تصویربرداری دیگر برای شناسایی متاستاز دور دست از نظر اقتصادی مقرون­ به­صرفه نیست و انجام نمی­گیرد. مگر یافته­ غیرطبیعی در معاینه وجود داشته باشد یا بیمار علامت و شکایت خاصی داشته باشد.
 ​​​​​​​