غدد فوق کلیوی
آناتومی:
غده های فوق کلیوی (آدرنال) غده های کوچک با وزن 3 تا 5 گرم، زرد، مثلثی شکل و در پشت پریتوئن دیوارۀ خلفی شکم، نزدیک به پلهای فوقانی کلیه ها قرار گرفتند.. غده فوق کلیوی راست، در پشت کبد و در خلف و لترال ورید کاو تحتانی (IVC) قرار گرفته است. غده فوق کلیوی چپ در لترال آئورت و در سمت پشت دم پانکراس قرار گرفته است.
خونرسانی به غده های فوق کلیوی توسط سه شریان اصلی صورت می پذیرد: شریان فوق کلیوی فوقانی که از شاخه های شریان فرنیک تحتانی است، شریان فوق کلیوی میانی که از آئورت جدا میشود، شریان فوق کلیوی تحتانی که شاخهای از شریان کلیوی است. وریدهای آدرنال از نظر محل و درناژ ثابت هستند. در طرف راست، وریدهای فوق کلیوی به صورت مستقیم به ورید کاو تحتانی درناژ میشوند در حالی که در سمت چپ، وریدهای فوق کلیوی به ورید کلیوی چپ درناژ میشوند. غده های فوق کلیوی بر حسب تکامل جنین، به دو ناحیه اولیه تقسیم میشوند، ناحیه کورتکس که از مزودرم جدا میشود و ناحیه مدولار که در سلول های ستیغ عصبی[1] مشتق میشود. مدولا تنها ارگان اندوکرین است که کاملاً با سیگنال های عصبی کنترل میشود. عصبدهی مدولای آدرنال غیرمعمول است و در آن سلولهای Postganglionic دیده نمیشود.
فیزیولوژی کورتکس آدرنال:
کورتکس آدرنال شامل سه ناحیه است. ناحیه خارجی (گرانولوزا)، ناحیه میانی (فاسیکولاتا) و ناحیه داخلی (رتیکولاریس). هر ناحیه، هورمون های خاص خود را که از کلسترول ساخته میشوند و به Pregnenolone تغییر می یابند، ترشح میکند. این پیش ساز، میتواند به گلوکوکورتیکوئیدها، استروئیدهای آندروژنیک که توسط سلول های کورتیکال ساخته میشوند، تبدیل شود.
ناحیۀ گلومرولوزا، مینرالوکورتیکوئیدها را ساخته و ترشح میسازد. مشهورترین آنها، آلدسترون است. ترشح آلدسترون توسط سیستم رنین – آنژیوتانسین با مکانیسم باز خورد منفی، و همچنین به نسبت غلظت پتاسیم سرم، ترشح میشود. در پاسخ به کاهش جریان خون کلیه، سلولهای ژوکستاگلومرولار کلیه، رنین ترشح میکنند که سبب تبدیل آنژیوتانسینوژن به آنژیوتانسیون I میشود. آنزیم تبدیل کننده آنژیوتانسین در ریه، آنژیوتانسین I را به آنژیوتانسین II تبدیل میکند. آنژیوتانسین II بهصورت مستقیم، سبب تحریک سلولهای ناحیه گلومرولوزا به ترشح آلدوسترون میشود. آلدوسترون سبب افزایش تبادل سدیم به پتاسیم و یون های هیدروژن در نفرونهای دیستال میشود. آلدسترون سبب تحریک بازجذب کلیوی سدیم و دفع پتاسیم جهت حفظ تعادل الکترولیتی بدن، حفظ حجم مایع و تعادل فشارخون میشود.
سلول های ناحیه فاسیکولاتا ترشح گلوکوکورتیکوئیدها را انجام میدهند. هورمون ACTH (آدرنوکورتیکو تروپیک) در گردش سرم که از غده هیپوفیز قدامی ترشح میشود، این ناحیه تحریک میکند و مکانیزم بازخوردی منفی کورتیزول، آن را سرکوب میسازد. کورتیزول در متابولیسم کربوهیدراتها، پروتئین ها و چربی ها نقش دارد. میتواند با کاهش جذب انسولین و تحریک گلوکونئوژنز در کبد، سبب افزایش قندخون شود.
کورتیزول سبب کاهش جذب آمینواسیدها و کاهش ساخت محیطی پروتئین ها و افزایش لیپولیز محیطی میشود. اثرات طولانی مدت افزایش کورتیزول شامل القاء وضعیت کاتابولیک[2]، ضعف عضلات پروگزیمال، چاقی تنهای، دیابت مقاوم به انسولین اختلال در ترمیم زخم و سرکوب ایمنی میشود.
سلول های ناحیه رتیکولاریس در پاسخ به ACTH، Prognelonone را به 17 هیدروکسی Pregnenolon تبدیل میکند که بعداً به DHEA[3] تبدیل میشود که هورمون اصلی جنسی مترشحه از غده های فوق کلیوی است. DHEA در بافت های محیطی به تستسترون[4] تبدیل میشود. هورمون های جنسی تولید شده توسط غده های فوق کلیوی، نقش مهمی در تکامل صفات جنسی ثانویه میشود. تولید غیرطبیعی این هورمونها سبب ایجاد صفات مردانه در خانم ها[5] میشود.
[1] - neural crest cells
[2] - induction/ of/ Cafabolic State
[3] - (DHEA) Dehydraepiandrosterone
[4] - Testestrone
[5] - Virilization